ذهن زیبای من

چیزهایی که فکرم را مشغول می کند...

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «هنر» ثبت شده است

Like a crazy ex girlfriend

از وقتی از دنیای مهندسی و کامپیوتر اومدم بیرون، خیلی وقتا دلم براش تنگ میشه. برای همه چیزش: سادگیش، قانون‌مندیش، رک و راستیش، دانشم، کلاسها، درسها، اساتید، همکارا، جاهایی که کار کردم، چیزایی که قرار بود بسازم، جلسه‌ها، اتفاقات خوبش و همه و همه. بعد یهو اتفاقی رخ میده که یا برم می‌گردونه به اون شرایط (مثل حرف زدن با همکلاسی قدیمی، سوالات دوستان و اقوام که هنوز قبول نکردن من از اون دنیا جدا شده‌ام، یا حتی شنیدن یه اصطلاح خیلی ساده) و یا خودم مجبور میشم برگردم (مثل وقتی که برای سربازی برادرم، دنبال شرکت دانش‌بنیان بودم). 

و اون موقع اس که یهو یه اسم، یه عکس، یه سایت مثل سیاهچاله عمل می‌کنه و منو میکشونه تو خودش به یادآوری خاطره. حسرت گذشته رو نمی‌خورم اما همیشه فک میکنم چی میشد اگر ادامه میدادم. اگر دانش و تلاش الآنم رو داشتم و تغییر مسیر نمی‌دادم، آیا اونقدری که توی خیالمه موفق میشدم؟ حالا اونقدر هم نه(!) ولی شرایطم بهتر بود اگر چسبیده بودم به دنیای قشنگ مهندسی؟

بارها اینو به خودم، بقیه و احتمالا شما گفتم که از سر اجبار نرفتم کامپیوتر؛ با عشق و علاقه و عقل انتخابش کردم و دوستش داشتم و دارم. اما یه چیزی مانع انگیزه‌ام میشد. یه فرقی بین من و بقیه اعضا تیم بود که اونا با شور و شوق و یا حتی از سر ترس و اجبار کد میزدن و من یا از ته دل کد نمی‌زدم، یا میرفتم دنبال چیزی مثل UX می‌گشتم که اپ رو باهاش بهتر کنیم.

 هی به چرخ زدن تو سایت و خاطراتم ادامه میدم. زوم می‌کنم، نگاه می‌کنم، فکر می‌کنم و میرم سراغ بعدی. سعی میکنم ببینم اون آدمها الان کجان و مقایسه کنم که اگر من بودم هم احتمالا اونجا بودم و آیا این چیزیه که میخوام؟ نمی‌دونم. فک میکنم هنوز کامل از مهندسی دل نکندم و I haven't moved on yet. و این سرچ و گشتنم مثل حرکت یه crazy ex girlfriend میمونه بعد از جدایی از معشوقش.

شاید باید جای پام رو تو هنر محکم‌تر کنم تا بتونم کامل از اون دنیا جدا شم. اما دلم نمیاد. میگن هیچ عشقی تو دنیا، مث عشق اولین نیست!

‌‌

+اصلا قصدم نبود عاشقانه بنویسم. خودش اینطوری شد. شد مرثیه‌ای از عشق مهندسی(!). دیوانی از غزلیاتم تحت عنوان کامپیوتر نامه چطوره؟! 

۳ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
yalda shirazi

عجیب‌ترین

عجیب‌ترین اتفاق 2020 برای من، نه کرونا و نه مشکلات و مسائل مربوط بهش و انواع و اقسام بلاهای این سال بود! عجیب‌ترین اتفاق 2020، همین امشب رخ داد: شرکت در جلسه آنلاین فیزیک نشینی به همراه پروفسور وفا. شرکت در جایی که هیچ اطلاع، علم و علاقه‌ای نسبت بهش نداشتم و ندارم! 2020 واقعا سال عجیبی بود!

+ در جواب یکی از سوال‌ها، پروفسور وفا گفتند که باید اول تمامی مطالعات و کشفیات انجام‌شده رو خوند و مطالعه و بررسی کرد و بعد فهمید و بعد سعی در رد اون‌ها داشته باشیم. شبیه چیزی که استاد ما از هنر میگه و کلا در هر جایی، مخصوصا اگر میخوایم چیزی جدید در اون حوزه خلق کنیم، باید اول تاریخ اون رو بدونیم؛ چه اتفاقی رخ داده، چه تلاش‌هایی شده و حاصل چی بوده تا بعد بتونیم ادعا کنیم که کار جدیدی و در واقع خلقی رو انجام دادیم.

++ قراره تاریخ هنر رو بررسی کنیم؛ اگر وقت شد و اگر تونستم سعی می‌کنم نکات جالبش رو اینجا هم به اشتراک بذارم. عمیقاً معتقدم که در قیاس با کشورهای پیشرفته، خیلی خیلی در مطالعه و فهم هنر لنگ می‌زنیم. به خاطر سیاست‌های نادرست و عدم بها به هنر.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
yalda shirazi

من در جستجوی معنا!

احتمالا همه ماها با این سوالا روبه‌رو شدیم که: زندگی چیه؟ بعد مرگ چی میشه؟ از کجا اومدم؟ کجا میرم؟ و سوال‌های مشابه که میشه همه‌شون رو جمع کرد توی یه سوال: حقیقت چیه؟
این سوال خیلی بزرگه، اونقد بزرگ برای نزدیک شدن به جوابش، انسان‌ها چهار روش رو پیش گرفتن: دین، علم، فلسفه و هنر!
یعنی در واقع دین و علم و فلسفه و هنر خیلی مشابه‌ان، خیلی نزدیک همن، شاید یکی نباشن اما هر چهارتا به دنبال جواب یه سوال هستن.
عجیبه نه؟ اینکه هنر و دین، هنر و علم، دین وعلم و ... همه یه هدف دارن.
اما ابزار هر کدوم از اینها متفاوته: دین از طریق وحی، علم با تجربه و آزمایش، فلسفه با تفکر و هنر با تخیل و احساس سعی می‌کنه به این سوال پاسخ بده.
من برای جواب دادن به این سوال‌ها، از دین شروع کردم. چون طبیعتا دین اولین چیزیه که باهاش آشنا شدم. بعد از اون علم، بعد کمی فلسفه و بعد چیزی که هیچ‌وقت فکرش رو نمی‌کردم: هنر!
هیچ وقت فکرش رو نمی‌کردم که سمت این یکی بیام! اما تصادفی پیداش کردم و خوشحالم از این بابت. مدت کوتاهیه که با یه مدرسه خوب توی شیراز آشنا شدم که حرفه‌ای سعی می‌کنن هنرمند (به معنای واقعی کلمه) تربیت کنن.
احتمالا به زودی از تجریباتم از هنر بیشتر بگم. چون اینقدر این فضا برای من بزرگ، دور و عجیب هست که هنوز معتقدم که نونم نبود، آبم نبود، چرا رفتم سراغ این یکی!

شما از کدوم روش استفاده می‌کنین؟ یه جواب رسیدین؟


*اینکه هنرمند کیه و اصلا هنر واقعی چیه بحث مفصل و جداگونه‌ایه.

۹ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰
yalda shirazi