من:  جاودانگی رو دوست ندارم. نمیفهمم چرا همه دنبالش هستن. از نظر مفهوم فیزیکیش که تو این دنیا نداریم هنوز، امیدوارم اون دنیا هم نداشته باشه! وگرنه من نمیام!

او:  چرا؟

من: آخه جاودانه باشیم که چی بشه. تا کی اصلا؟ بعدشم توی همون بهشت هم، فوقش دیگه بعد یک ماه، همه ی نعمت ها و همه چی تکراری میشه و بی ارزش.

او: میگن توی بهشت و جهنم، خدا تدبیری اندیشیده، که هر روز که میشه، انگار اولین روزی هست که مردم وارد بهشت یا جهنم شدن. بنابراین همه چیز براشون جدیده و تکراری نمیشه.

من: آها... پس خدا میخواد حافظه کوتاه مدت مون رو از کار بندازه تا احساس جاودانگی کنیم. بیفتیم توی دور و تکرار و متوجه هم نباشیم. ایده خوبیه...!