طبق رسم دو سه سال اخیر این وبلاگ، تو این پست از اتفاقات سال 98 میگم و دفتر این سال رو میبندم!
از اهدافی که پایان سال 97 برای 98ام گفته بودم، چندتاییش که درونی بودن رو بهشون رسیدم! شدیدا امیدوار هستم. از نظر ذهنی، روانی و جسمی خیلی سالمتر هستم. واقعا کمتر غذاهای کارخونهای خوردم (به جز یک ماهی که وحشتناک شده بود که کنترل شد!)، شکر هم کمتر مصرف کردم و به وزن و حالت بدنی ایدهآلم نزدیک تر شدم! اما فقط یه سفر رفتم به خراسان. مشهد و توس و نیشابور عزیز. واقعا لذت بردم توی مقبرههای عطار و خیام و فردوسی. چسبید!
98 رو شاید باید سال آدمتر بودن بنامم! آدمتر به این خاطر که امسال با انسان و شخصیت و رفتارش بیشتر آشنا شدم و حتی به چهره انسانها دقت میکردم (کاری که هیچوقت نمیکنم). این به دو دلیل رخ داد: یک اینکه نویسندگی رو جدیتر گرفتم و به هیمن خاطر مطالعه روی رفتار انسان باید انجام میدادم و دو، سعی کردم نقاشی پرتره یاد بگیرم و به همین خاطر به چهرهها خیلی دقیقتر نگاه میکنم و خیلی جالبن!
البته خودمم سعی کردم آدمتر باشم. وقت مفید کنار خانواده داشته باشم، از انسانهایی که بهم کمک کرده بودن و روم نشده بود، تشکر کنم و سعی کنم روابط درستی با آدمهای نزدیکم داشته باشم. هیچ وقت روابط بدی نداشتم اما اون چیزی که میخواستم نبود و خدا رو شکر نقاط اشتراکی رو پیدا کردم و تلاش برای بهبودشون انجام دادم. البته هنوز مونده تا به دلخواهم برسم اما باید قدر تلاش رو دونست!
توی 98 یه زمینه کاری انتخاب کردم بالاخره (اونایی که میدونن من چندتا شاخه امتحان کردم، دست و جیع و هورا!!!) البته فعلا!:) اما آرزوی همیشگیم بود و احساس نمیکردم بشه. ولی مقدماتش فراهم شد. شدیدا انتخاب سختیه. از هرکاری که تا به الان انجام دادم دوره اما امید دارم و شوق. که تا الان برای هیچ کاری اینطوری امید نداشتم! و ترس زیاد! از عدم موفقیت. اما هر چی آرزو بزرگتر ترس وحشتناکتر!
98 کلی موقعیت شغلی رو لگد زدم بهشون! چه اونایی که مرتبط بودن با رشته و چه نبودن و چه اونایی که آدمای محبوب زندگیم بهم پیشنهاد دادن و چه حتی پروژههای هنری. استاد نه گفتن منم!
راستی توی روزای آخر 98 بالاخره گوشی خریدم! چه نعمتیه!
98 سال هنری و ادبیاتی بود برای من. پر از کلاسهای مختلف از عطار گرفته تا مولوی و سعدی و حافظ همیشگی! تا شنیدن و خوندن شاهنامه و قصههای عامه از پادکستها. کلی هنر جدید امتحان کردم و سعی به یادگیریشون دارم. نقاشی که هیچوقت فکرشم نمیکردم! و میبینم که انگار خیلی هم پرت نیستم و حتی ممکنه یه چیزی بشم! تا اوریگامی و استاپ موشن و حتی طراحی.
توی 98 کانال آموزشیم رو جدیتر گرفتم و حتی از آپارات نظر مثبت برای همکاری گرفتم. که البته بعد خودم عقب کشیدم. اما تجربههای جالبی بودن. سعی در خلاقیت بیشتر و حتی طراحی اوریگامی واقعا جذابه. وبلاگی برای این آموزشها هم دارم اگر خواستین: yaldacrafts.blog.ir
برای سال 99 اینا رو میخوام: یکی که همون بحث آرامش، سلامتی،شادی و دلخوش هست و بعدش پول و موفقیت و سفر بیشتر و کار رویاهام و اینها. البته که دقیقشون رو توی دفترم مینویسم!
توی این چند ساعت باقیمونده به 99، سال نوتون مبارک! همراه با آرزوهای خوب!
98 اصلا بره که دیگه بر نگرده! چی بود همش بلا و بلیه!